تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار بتادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
استارتاپ
آموزش خلبانی
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان >
دزدگیر هایکویژن
دزدگیر هایکویژن
هوش مصنوعی فارسی
تابلو دکوراتیو
حفاظ شاخ گوزنی
درب آکاردئونی
درب فرفورژه
حفاظ پنجره
راه اندازی طلافروشی

مبشر بهاران

اطلاعیه ی مهم دکتر احمدی نژاد درباره ی انتخابات ریاست جمهوری ۹۶

یکشنبه 24 بهمن 1395
09:45
بهاری (تنها.دعاگو)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
ملت شریف و بزرگوار ایران
سلام و درود خداوند بر شما و همه صالحان ، آزادی خواهان و عدالت طلبان و با تبریک ایام الله دهه فجر
در رد برخی شایعات مبنی بر حمایت اینجانب از کاندیدای خاص در انتخابات سال آینده، و پیرو نامه مورخ ۹۵/۰۷/۰۶ اینجانب به حضور مقام معظم رهبری ، متواضعانه به استحضار می رساند؛
۱- اینجانب عضو هیچ جناح و حزب و گروهی نیستم و خود را تنها قطره ای از اقیانوس زلال ملت ایران و خادم آنان می شمارم و این امر را یک افتخار ابدی می دانم.
۲- از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است.
۳- ممکن است برخی افراد یا جریانات و جناح ها به خاطر منافع گروهی ، اخبار و شایعاتی تحت عنوان حمایت از شخص خاصی به نقل از اینجانب منتشر نماید. صریحا اعلام می نمایم که این نوع شایعات و اخبار حتی اگر از زبان نزدیکان اینجانب باشد ، خلاف واقع است و قویا تکذیب می شود.
با آرزوی طول عمر مقام معظم رهبری ، از خداوند منان دوام سعادت ، عزت و موفقیت ملت ایران را تحت عنایات خاص امام عصر(عج) مسالت دارم.
محمود احمدی نژاد

۹۵/۱۱/۲۳


منبع : +


ارزش مردم ایران و استانداردهای دوگانه

یکشنبه 24 بهمن 1395
08:05
بهاری (تنها.دعاگو)

پاسخ به یک کامنت (قبلاً عرض کرده بودم که بنا دارم مطالبی که قبلاً جاهای دیگه نوشته ام رو اینجا جمع آوری کنم. اتفاقاً برای این روزها بد هم نیست...چون یک زمانی اعصاب توضیح دادن داشتیم و اینها رو نوشتیم، الآن که اعصابش نیست، حداقل اون نوشته ها هنوز هستند!)


کامنتی در دولت بهار در مطلب با این لینک : (+)



متن پاسخ:


سلام

آقا جواد

من مردم را فله ای نگاه نمیکنم

آن موقع که تا چشم کار میکرد در حدی شبیه 22 بهمن، آدم به استقبال احمدی نژاد می آمد، من ذوق زده می شدم اما می دانستم که این رویه این طور نخواهد بود.

نه به دلیل تغییر احمدی نزاد. بلکه به یک دلیل دیگر که خارج از این بحث است.

موضوع اینجاست که برخوردهای خیلی ها این روزها دوگانه است.

استقبال زیاد اگر از احمدی نزاد بشود، حتما مردم را مجبور کرده اند و کرامتشان را زیر سوال برده اند! اگر با اشتیاق آمده باشند هم حتما فریب سیاست های پوپولیستی را خورده اند!

اما اگر از آقای «ر» باشد، پیام خاص دارد!

استقبال، اگر از رهبری در قم باشد، فهمیده میشود که عشق مردم را نشان می دهد. بیانگر مقبولیت رهبر نظام ما در بین مردمش هست. همچنین فهمیده می شود که هر رهبری در هر نظامی چنین نفوذی در قلبها ندارد و «خود فرد» هم علاوه بر «جایگاه» ، مهم است.

اما استقبال اگر از احمدی نژاد در لبنان باشد - که خود لبنانی ها هم او را نماینده ی ملت ایران و رهبر ایران می دانند :/ اهلا و سهلا بالقد الواعد/بلغ سلاما سید القاعد!/- یا مهم نیست و یا صرفا یک حرکت سیاسی است و یا فقط بخاطر «جایگاه» جمهوری اسلامی ایران هست و ربطی به «خود فرد» ندارد!

استقبال اگر از آقای «ر» کم باشد، به معنی صداقت و عدم انجام رفتار عوام فریبانه هست اما اگر از آقای احمدی نزاد کم باشد به معنای کاهش اقبال عمومی به اوست!


اصلا بیا یک کاری کنیم

فرض کنیم ملاک مقایسه، همین باشد!


فرض کنیم که تمام جملاتی که در بالا نوشتم، با همه ی استاندارد های دوگانه اش، درست باشد!


در نتیجه طبق این استدلال، و فرمایش شما، دیگر اقبالی به احمدی نژاد وجود ندارد و طرفداران آقای «ر» حدود 80 میلیون نفر هستند! /تازه درون مرزی! کلی هم برون مرزی به آن اضافه کنید!/


خب؟


الآن میتونی یک نفس راحت بکشی دیگه؟


چرا نمی تونی؟


یکذره فکر کن!


اگر به گفته ی خودت مطمئن بودی، در بین اینهمه سایت دیگر که احتمالا به همون خوبی عمل می کنند که شما میخواهید!، یک عدد سایت دولت بهار،-صرف نظر از نوع عملکرد- نباید شما رو اذیت کنه.


«آیا کسی هست که بیاندیشد؟/ قرآن کریم»



سلام
از دیدگاه شما متشکرم. 
بنده عرض کردم مردم را فله ای نگاه نمیکنم اما نگفتم چطور نگاه میکنم و گفتم که بحث مفصلی دارد. اما آنچه معلوم است این است که وقتی یک چیز گفته نشود، دلیل ندارد که منافی فهم و صداقت مردم باشد.از کجا می دانید که من مخالف این را در نظر داشته باشم؟!
-حتی نقطه چین هایی که دولت بهار محترم گذاشتند، هم هیچ عیبی نداشت. احتمالا ایشان هم برداشت درستی از کامنت بنده نداشتند و شاید هم من بد نوشتم. بهرحال اگر قصور از نوشتن من باشد، عذرمیخواهم-

من مثل خیلی از کسانی که وقتی احمدی نژاد سال 88 رای آورد، او را متقلب نامیدند و وقتی چاره ای جز پذیرش حقیقت نداشتند شروع کردند به توهین به فهم و شعور مردم، اکنون مردم را بخاطر انتخاب آگاهانه شان سرزنش نمیکنم حتی اگر سلیقه ی من متفاوت باشد.
بعضی از همین جنابان به اصطلاح معتدل  هستند که ضمن تاکید بر فهیم بودن مردم، افاضه فرمودند که دلشان هیچوقت با منتخب 84 صاف نشد! -آن هم نه از 88! بلکه از همان 84 تا آخر!-
همچنین فکر میکنم این بنده نبودم که مخالفانم را بی سواد، خشن، و خرافی بدانم!

ضمن اینکه ،با نگاه نقادانه به جملات بنده، فرموده اید: مردم دولت نو پا ی اقای روحانی را با جان و دل پذیرفته اند. امید است که بیاندیشید....

از کجا میدانید نظر من هم همین نباشد؟ 

گویا با پیش داوری مطالعه فرمودید مهرنوش خانم!

بعضی ها دائم فکر میکنند که اگر یک نفر مثل بنده ی حقیر ، طرفدار احمدی نزاد باشد، از دو حالت خارج نیست:

1- یا فکر میکنم رای کل ملت ایران ، احمدی نزاد است و طرفداران مخالفانش بسیار اندک هستند!
2- یا فکر می کنم اگر روزی برسد که کل ملت هم طرفدار مخالفان احمدی نزاد  بشوند، حتما غیرفهیم هستند!

//که این دقیقا همان سیاستی است که آقایان معتدل اتخاذ کردند و علنا 24 خرداد را پیامدار، و 22 خرداد را مردود دانستند!//

و اگر حالت سومی باشد، دیگر اصل «طرفدار احمدی نژاد بودن بنده» را خدشه دار میکند!

اینجاست که عزیزان، خارج از این دستگاه معادلات، نمی توانند جواب بگیرند!  //یادآور ضرب المثل به کیش خود پنداشتن!//

بهرحال، من هم قصد نداشتم در اینجا تحلیل شخصی خود را ارائه دهم - والآن هم ندارم و این کار را نکرده ام- بنده فقط یک کامنت گذار را به سوال درمورد احساس واقعی اش دعوت به تفکر کردم. همین!

از دعوت متقابلانه ی شما به تفکر نیز سپاسگزارم.
ان شاءالله موید پروردگار باشید.


شاید برای شما هم اتفاق بیفتد- افتاد- افتاده- هنوز نیفتاده؟!

شنبه 6 آذر 1395
21:54
بهاری (تنها.دعاگو)
خیلی هیجان زده شده بودم اما ...
سال 89 بود که مستندی در مورد آخرالزمان و شخصیتهای آخرالزمانی و شعیب ابن صالح و غیره بین مردم پخش شده بود و اون رو دیدم. خیلی هیجان زده شدم! با درستی و غلطی اون مستند کاری ندارم ولی حس خیلی خوبی داشتم...
اون موقع ها به دکتر احمدی نژاد اعتماد داشتم اما از بعضی کارها و رفتارها ناراحت بودم. هر روز هم یک تیتر جدیدی راجع به آقایی به نام «مشایی» بیرون می اومد و خاطرم رو ناراحت میکرد.
تا اینکه دیدم اینجوری نمیشه! باید تکلیف این موضوع رو روشن کنم. چون هر وقت که میخوام به این نتیجه برسم که اینها منحرف شدند و از دست رفتند و فلان، یک اتفاقاتی می افته و حرفهای دکتر رو که میشنوم، میبینم که نه!... اینا نمیتونن منحرف باشن! سرنخ های «اصلی» دستشونه. کاملا هم محسوسه و سطح نگاه کاملاً بالاست.
اما از یک طرف دیگه، اطلاعات و اخباری که هر روز از «تیم جریان انحرافی» منتشر میشد، نمیتونست تو فهرست اقدامات افرادی مثل دکتر احمدی نژاد با اون نگاه بالا و هدفهای بلند قرار بگیره! تناقضی وجود داشت که هیچ طرفش رو نمیشد حذف کرد! همینجوری هم که نمیشد منکرشون شد!! اخبار جریان انحرافی رو شخصیتهای موجّهی میگفتند! بعضیاشون مسئول بودند و بعضیاشون سخنرانهای محبوب و شناخته شده! بعضیاشون حتی مرجع و علّامه بودند و مورد تأیید رهبری!!
خلاصه دیدم اینطوری نمیشه! هر کفه ی ترازو، اونقدری سنگین نیست که به کفه ی دیگه غلبه کنه! اونقدر هم سبک نیست که بشه نادیده گرفتش!
لذا شروع کردم به تحقیق جدی در مورد «مشایی»! ... (ادامه مطلب)

خنده ی حضار

پنجشنبه 8 مهر 1395
21:34
بهاری (تنها.دعاگو)
از عدم تمایل دکتر احمدی نژاد برای انتخابات خبر داشتم، خودم هم تمایلی نداشتم چون میدونستم وقتش نیست، قبلا هم بارها این رو گفته بودم، بهم میگفتن آیه یأس نخون!! حالا این هیچی. مهم نیست. فقط این روزها از دو چیز دلم گرفته!
1- خنده ی حضار
2- ترس از «دو قطبی» ، در جامعه ای با پرچم « الله در مقابل  شیطان بزرگ » ، معتقد به وجود «حق در مبارزه ی همیشگی با باطل» ، انقلاب کرده از سوی «پابرهنگان علیه اشرافی گری» و «ضعفا علیه ستمگران» ؛ و جمهوری  اسلامی ای که قرار بود هیچکس امورش را با «اردوکشی خیابانی» «پیش نبرد!».

باشه ، عیب نداره. ما بازم صبر میکنیم...
  
  

خلاصه ی اتفاقات اخیر پیرامون نقل قول رهبری درباره ی کاندیداتوری دکتر احمدی نژاد

پنجشنبه 8 مهر 1395
16:15
بهاری (تنها.دعاگو)
به نام خدا

1- نزدیک سه سال بیشتر، هست که افراد مختلف در کسوتهای مختلف، به دنبال این بودند که بدانند «دکتر محمود احمدی نژاد» در انتخابات ریاست جمهوری سال 96، قصد حضور دارند یا خیر.

2- نزدیک سه سال بیشتر، هست که افراد مختلف در کسوتهای مختلف، به توهین ها و اتهامات بی پایه و اساس و رفتارهای افراط گرایانه علیه دولت نهم و دهم و خصوصاً رئیس جمهور نهم و دهم میپردازند بلکه از این طریق سکوت وی را شکسته و فضا را غبار آلود کنند.

3- نزدیک سه سال بیشتر، هست که این افراد مختلف، در امور فوق، ناموفق و شکست خورده بوده اند. دکتر احمدی نژاد نیز در این رابطه ضمن یادآوری این نکته که در مشی ایشان چنین دغدغه هایی معنا نداشته و ندارد، همواره تاکید و توصیه کرده اند که سطح فکر خود را از انتخابات بالاتر ببرند.

 4- مقام معظم رهبری تا انتهای دولت دهم، بر «زنده کردن شعارهای انقلاب اسلامی و خدمات بسیار گسترده و «انکار نشدنی» دولتهای نهم و دهم» تاکید و از آن تقدیر بعمل آوردند. ( + )

 5- مقام معظم رهبری در گرماگرم سیاستهای دولت یازدهم و اظهار نظرهای ضد و نقیض از «آنچه مد نظر امام خمینی ره و انقلاب اسلامی بوده است» توسط اشخاص حقیقی و حقوقی شناخته شده و رسانه های وابسته ی داخلی و خارجی ، در مورد به انحراف کشاندن آرمانهای امام خمینی (ره) در کشور ، بر ضرورت بازخوانی این آرمانها،تاکید و آن را بعنوان وظیفه ی همگانی امروز معرفی کردند.

6- دکتر احمدی نژاد با شرکت در مراسمات گوناگون به دعوت مردم در سراسر کشور، به تبیین آرمانهای انقاب پرداخته و همواره تاکید کرده اند که این سخنرانی ها جنبه ی انتخاباتی ندارند و البته که از متن و محتوای سخنرانی های مزبور نیز صحت این ادعا بدیهی و غیرقابل انکار میباشد ؛ چنانچه رسانه های انتخابات - گرا در داخل و سراسر جهان نیز، ضمن رصد کامل و لحظه به لحظه ی اقدامات ایشان، نتوانستند برداشت انتخاباتی از سخنانشان داشته باشند.

7- در نهم شهریور 95 ، دکتر احمدی نژاد -به گفته ی خود- برای بیان گزارش عملکرد تبیینی مذکور، به رهبر انقلاب مراجعه نموده وایشان هم توصیه ای در مورد انتخابات بیان کرده اند.

8- مدتی بعد، خبر دیدار و توصیه ی انتخاباتی، تحت عنوان «نهی صریح از ورود به انتخابات» در برخی رسانه ها ، با منبع غیر معتبر از زبان رهبری معظم بازتاب داده شد.

9- مدتی پس از بازتاب این «کد - خبر» ، این موضوع توسط خود ایشان تایید شد. هر چند نحوه ی بیان و جزئیات نقل قول همچون «نهی» را تایید نفرمودند و تاکید کردند که «توصیه ای در جهت عدم ایجاد دوقطبی در کشور» بوده است.

 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیةالله فی الأرضین.

 دنباله‌ی حدیث قبل از جناب ابی‌حمزه‌ی ثمالی از حضرت سجاد (سلام‌الله‌علیه) که فِقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زُکِّیَ خَافَ ما یَقولون»

 حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم، این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقره‌ی قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضی‌ها سوءتلقّی کردند. خب حالا سوءبرداشت فی‌نفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگومگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایه‌ی کدورت و دل‌چرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آن‌وقت این چیز بدی است. بنده‌ی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایه‌ی اختلاف بین نیروها بشود، این را به خدا پناه می‌بریم. نباید این چیزها را مایه‌ی اختلاف قرار داد.

 خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.(۱)

 دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیو‌ی «بی‌بی‌سی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ می‌پردازند، بحث می‌کنند، تحلیل می‌کنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن می‌خواهد استفاده کند. ما چه‌کار باید بکنیم؟ ما باید نقطه‌ی مقابل دشمن حرکت بکنیم. یعنی مطلب خیلی عادی است، همین‌طور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما می‌دانم، می‌گویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحةُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمّة المؤمنین» در همه‌ی صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقه‌مندم. می‌دانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما می‌گویم وارد نشو. نمی‌گویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمی‌دانیم. من صلاح نمی‌دانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.

 اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و ... است؛ نه، این حرف‌ها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً  مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بین‌الله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال می‌کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می‌کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می‌کنند. بنابراین نه، ما این فقره‌ای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا می‌کردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا می‌کنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.
-----------------------------------------------
۱) خنده‌ی معظم‌له و حضّار
    (منبع : +)

10- پس از آن ، دکتر احمدی نژاد نیز طی نامه ای تبعیت از نصیحت ایشان در جلسه ی مذکور، و بعد از آن را نیز اعلام کردند.

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری ، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم.
ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.
به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.
از خداوند منان برای حضرت عالی سلامتی و موفقیت بیشتر و برای ملت بزرگوار ایران عزت و سربلندی روزافزون ، در سایه عنایات حضرت ولی عصر (عج) مسالت دارم.

محمود احمدی نژاد

(منبع : + )

نامه ی مهم دکتر احمدی نژاد به اوباما همین امروز

دوشنبه 18 مرداد 1395
18:24
بهاری (تنها.دعاگو)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صل الله علی خاتم الانبیاء حضرت مصطفی محمد (ص) و اهل بیته الطاهرین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

جناب آقای باراک حسین اوباما

رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا

سلام علیکم

جناب عالی در اوج اعتراضات و نارضایتی عمومی ملت ها ، از چند دهه سیاست ها و رفتار سلطه طلبانه دولتهای متوالی آمریکا  و با شعار تغییر  و  اینکه مصمم هستید آن سیاست ها  و  رفتارها   را اصلاح نمایید، حقوق ملت ها را به رسمیت بشناسید و به فرهنگ و استقلال ملت ها احترام بگذارید، سکان مدیریت دولت آمریکا را به دست گرفتید.

این تعهدات صریح جناب عالی از جمله اعلام علنی و همچنین کتبی شما برای اصلاح روابط با ملت ایران و جبران حدود شصت سال اجحافات و مظالم رفته توسط دولتهای متعدد آمریکا علیه ملت ایران ، متاسفانه به هر دلیل ، جامه عمل نپوشید و همان سیاست ها و روند خصمانه گذشته کمابیش به شکل دیگری ادامه پیدا کرد.

گرچه انتظار این بود که در دوره ریاست جمهوری شما ، گذشته جبران شود ، یا دست کم از ظلم جدید علیه ملت ایران ممانعت شود، اما مسائل فراوانی اتفاق افتاد که از بین همه فقط به یک مورد می پردازم که اخیرا روی داده است.

در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۳ هجری شمسی ( نهم ژوئیه ۲۰۱۴) ، دادگاهی در آمریکا به بهانه های واهی و بدون ارائه هیچ سند معتبری حکم به تصرف حدود دو میلیارد دلار از ثروت ملت مظلوم ایران را به ناحق و با زورگویی آشکار صادر کرد و در اول اردیبهشت سال ۱۳۹۵ (۲۰ آوریل ۲۰۱۶) نظام قضایی آمریکا آن حکم را تایید و اموال را مصادره نمود که این امر با اعتراضات گسترده و عمومی ملت ایران مواجه شد.

ملت ایران انتظار دارد ، این مورد خاص که تماما و مشخصا در دوره حکومت جناب عالی و آن هم در اواخر دوره ریاست شما و بر خلاف تمام موازین و قواعد حقوقی بین المللی اتفاق افتاده است ، توسط جناب عالی و به سرعت مرتفع شده ، حق ملت ایران استیفا گردد ، منابع به طور کامل مسترد و خسارات وارده نیز جبران شود.

گرچه بر این باورم که در هر صورت ملت ایران ، کلیه حقوق پایمال شده خود را بازپس خواهد گرفت اما اینجانب مشفقانه به شما نصیحت می کنم که اجازه ندهید این لکه ننگ و نقطه تاریک و حادثه تلخ به نام شما در تاریخ روابط یکسویه و غیرعادلانه دو کشور ثبت گردد و بی اعتمادی تاریخی تعمیق یابد.

نامه اینجانب مطلقا جنبه سیاسی ندارد بلکه صرفا از منظر حقوق انسانی و در دفاع از حق مسلم ملتم نگاشته شده است و چنانچه جناب عالی آن را با نگاه و ملاحظات سیاسی مطالعه کرده اید ، ضروری است یک بار دیگر و صرفا از منظر نگارنده آن را مرور نمایید.

با آرزوی سلامت و بهروزی برای تمام ملت ها    

خادم ملت ایران

محمود احمدی نژاد


--------------------
پ ن 1 : این نامه مهم امروز به سفارت سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا تحویل داده شد. 18 تیر 1395
پ ن 2 : خدایا شکرت بخاطر عزیزی که اینقدر برای ملت ایران احساس مسئولیت میکنه. و همینطور، وقتی کسی رو مشفقانه نصیحت میکنه، یعنی واقعا مشفقانه نصیحت کرده و لاغیر، همونطور که به بوش هم با وضو نامه نوشت.. رفتاری الهی و انسانی... بزرگمرد، خدا حفظت کنه... اگر یک هزار هزار هزارم غیرت تو، توی وجود بعضیها بود، بخدا وضع فرق میکرد...


خود زنی

چهارشنبه 9 تیر 1395
08:23
بهاری (تنها.دعاگو)
علت این همه حرفهای تکراری چیست؟

- فیش حقوقی دولتمردان فعلی؟ پس مدالهایی که احمدی نژاد به دوستانش داده را ندیده اید؟!
- کرسنت؟ م.ه.؟ استات اویل؟ پس معاون اول کی مجرم شناخته شد... چه کسی  این همه مدت بازداشت بود؟
- ولایت ناپذیری و برعکس رهبری موضع گرفتن؟ مثل اینکه 11 روز رو یادتون رفته؟

- ارزش پول ملی کم شده؟ پ ن پ اون موقع که هر روز دلار یه قیمتی پیدا میکرد خوب بود؟! خدا رو شکر که اون دوران سیاه تموم شد!
- جناب آقای دکتر ر. در حال حاضر رئیس ج. کشور هستن و بهرحال باید به ایشون احترام گذاشت!
- کاش محمودتون تو انتخابات شرکت کنه واقعا بفهمید چند نفرید! البته اگه مثل سال 88 نشه، و انتخابات واقعی برگزار کنید!
- جمعیت کم بود؟ کجاش کم بود؟ خدا رو شکر مردم ما خیلی هم خوب استقبال کردند. یادمون نرفته زمان محمودتون شهر تعطیل میشدبا اتوبوس سیاهی لشگر می آوردن!!
- جمعیت؟ شما به این میگین جمعیت؟ تو یه مسجد کوچیک میرید سخنرانی! کلا 100 نفر هم نمیشن اینا! تازه نصفی هم از خودتونن!
- خدا رو شکر مردم هوشمندن و تو انتخابات 7 اسفند بخوبی نشونتون دادن!...دیگه نمیتونید مردم رو فریب بدید!
- آمل؟ جیرفت؟ زنجان؟... همیشه تا وقتی مردم احمق باشن، کشور رنگ پیشرفت نمیبینه!
- درود بر دکتر ظ. با این حرکت قاطعانه «هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید!» . خدا رو شکر دورانی که رئیس جمهور مملکت میگفت اون سبو رو لولو برد گذشت!
- «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»؟ واقعاً فکر میکنید این ادبیات چه تاثیری بجز دشمن تراشی و اضافه کردن تحریمها علیه ملت ایران داشت؟
- سفرهای تشریفاتی؟ پس کی بود 100 نفر رو از جمله آقازاده هاش برده بود آمریکا؟!

- تیتر : احمدی نژاد هم میخواست با آمریکا مذاکره کند!

- در این عکس بخوبی معلومه که محافظان احمدی نژاد هم از کیفهای ضد گلوله استفاده میکردند.

 

میدانید بدترین نوع اعتراف به «کثیف بودن خود» و «تمیز بودن رقیب» چیست؟!
اینکه هر اتفاق بدی که می افتد بگویی : «احمدی نژاد هم این کار را میکرد!» و هر اتفاق خوبی که در مورد احمدی نژاد بیفتد بگویی: «ببین! من هم این کار را میکنم!»
یعنی از دو جهت، کثیفی خود و تمیزی طرف مقابلش را ثابت میکند! : او را میچسباند به خود، تا او را کثیف نشان دهد! و خود را میچسباند به او، تا خود را پاک کند!
یعنی خود زنی از این بدتر؟!

حالا درد این نیست... اینکه یکسری «سر دمدار» و یا «رسانه های اونها» این حرفها رو بزنند، عجیب نیست! حتی ناراحت کننده هم نیست! از فرشته فرشتگی برمیاد و از شیطان شیطنت!
درد و غصه اونجاست که بعضی افراد معمولی ای که در اطراف ما هستند چرا اینقدر منطقهاشون کج و کوله شده؟! چه بلایی سرتون اومده برادران و خواهران من؟! چتونه؟! چی به شما رسیده؟ چی از شما گرفته شده؟ دردتون چیه آخه؟!http://entezarebahar.samenblog.com/uploads/e/entezarebahar/376333.png

در این سال سی...

جمعه 4 تیر 1395
09:03
بهاری (تنها.دعاگو)
متاسفانه بعد از رواج وایبر تا الآن که تلگرام اوله، با جک ساختن های متعدد، قبح یک سری کلمات ریخته شده! کلماتی که سابقا واقعا آدمهای بی ادب جامعه هم فقط در جمعهای خودیشون(!) استفاده میکردند، اما حالا بین بچه ها هم رواج پیدا کرده!

نه! منظورم اون کلمه های بدی که به ذهنتون میاد نیست! فرایندی که عرض کردم، با ذهنها کاری کرده که وقتی میگیم «حرف بد» و نمینویسیمش، تصورات میره به سمت کلمات خیلی قبیح تر!! و این این دقیقاً یعنی همون قباحتی که از کلمات مورد اشاره، ریخته!

درصورتی که منظور من کلماتی هست که الآن توی جکها ملت رو میخندونه! اما اکبر عبدی رو به دردسر میندازه!

برای بهتر لمس کردن عمق فرایند قبح شکنی کلمات در ایران، بذارید فضایی از یاد رفته رو براتون یادآوری کنم... سریال طنز "زیر آسمان شهر" رو یادتون میاد؟ یه سکانسش این بود:

/// -عجب...
-سارا : آره این فولاد دیگه خیلی پررو شده. باید بگم برزو «حالشو بگیره»
-سارا؟!! این چه طرز حرف زدنه؟! «حالشو بگیره» یعنی چی؟! این یه اصطلاح مردونه است! شما خانمی زشته!
-(سارا لبش رو میگزه) ///

باور کنید به شوخی هم نبود! این حرفها در این سکانس کاملا جدی بود! «حالشو بگیره» واقعا قبیح بود! همینطور کلماتی مثل «باحال» ، «ای ول!» ، «گیر دادی ها!» ، «ضد حال» و...
حالا میتونید از اون موقع، تا امروز رو نگاه کنید ببینید «قبح شکنی» یعنی چی!
درمورد کلماتی  مثل «باحال» و... الآن میگیم اینها (که اغلب ، سابقاً اصطلاحات افراد معتاد در توصیف احوالاتشون بوده) امروز معنیشون کاملاً تغییر کرده! باشه! از اون زمان خیلی گذشته و واقعا این تغییر معنایی بوجود اومده.ما خودمون هم استفاده میکنیم! وقتی رامبد جوان هم میگه «ما خییییلی باحالیم»، تداعی خوبی ایجاد میشه ، نه بد.

اما میخوام فضاها رو مقایسه کنید و فکر کنید که از کجا معلوم واژه های دیگه هم بعداً تغییر معنایی پیدا نکنن؟! نمیدونم درست تونستم منظورم رو بگم یا نه...

با وجود چنین فرایندی، آیا واقعاً دور از تصوره که روزی حتی فلان کلمه(!) هم کاملا عادی بنظر بیاد؟!!

امروز همین اتفاق تو بحثهای سیاسی هم هست! حال آدم از اینهمه بی فرهنگی بهم میخوره!
فرهنگ پارسی که فردوسی تو سی سال رنج بردن خواست زنده کنه بنده خدا!  حالا با هر سوژه و جک جدید در عرض یک هفته ذره ذره به باد میره!


سوء تفاهم

جمعه 14 خرداد 1395
05:15
بهاری (تنها.دعاگو)
http://entezarebahar.samenblog.com/uploads/e/entezarebahar/375411.png

اینها هم درد میکشند... واقعا درد می کشند...
دلیل هم ندارد که چون به ما بدوبیراه می گویند مدرکشان را زیر سوال ببریم.نه! مثل اینها باز هم هستند. من با چشمان خودم هم دیده ام. آدم هایی که بعضا استعداد زیادی هم دارند. بسیار هم در تخصص خود حرفه ای هستند.
اما درد می کشند...
مثل ما...
منتها درد اصلی شاید این باشد که ذات همه ی ما چیزی واحد را می طلبد که یک عده به آن می گویند «انگور» و عده ی دیگر «عنب»!
این درد اصلی است...
بجز افراد معلوم الحالی که عمدا دست در بیت المال مردم و امتیاز خواهی دارند، بقیه ی کسانی که در این مملکت زندگی می کنند و اینطور با هر انتخابات ، تمام قلب و امید دل خود را به صاحبان چند شال رنگی! می بخشند تا بلکه از قبل سبز و بنفش و زرد و آبی و قرمز ، آرزوهایشان برآورده شود و به قول خودشان بتوانند «نفس بکشند» ، در واقع سالها کینه ی کس یا کسانی را در دل می پرورانند که از همه به آنها نزدیک تر و دلسوزترند.
و ریشه ی همه ی این حرفها به «خدا» برمی گردد...
خیلی از ما با «خدا»باوری مان مشکل داریم که اینطوری روبروی هم در می آییم...
من با تعداد زیادی از این ها صحبت کرده ام. اعم از بظاهر مذهبی و بظاهر غیر مذهبی.
بحث ها غالبا از موضوعاتی مثل لزوم ولایت فقیه، روند انتخابات، امور وزارت خارجه، رابطه با آمریکا، واردات و صادرات، انرژی هسته ای، استخدام ها، اشتغال، تورم، قیمت گوجه سرکوچه شروع می شود و بسیار پرشور و پر حرارت است اما بعد از ساعاتی که پیش می رویم ، همه ی این بحث ها تقریبا بلا استثناء به «حجاب» کشیده می شود!
حجاب! طوری که به وضوح برای «هر دو طرف بحث» قابل درک است که آن جوشی که دارد بخاطر سفارت انگلستان یا محصولات کشاورزان داخلی، یا ... می زند، واقعا درست نیست و در واقع، اینچنین موضوعاتی بالاخص برای کسانی که ارتباط مستقیمی هم با این مسائل ندارند، نمی تواند تا سرحد چنین تنفری که چنین شوری را در بحث ها ایجاد کند، مهم باشد!
در واقع آن سوزنی که فرد را - اعم از مرد و زن - گزیده است، یک چیز دیگر است!
حالا اکثرا حجاب، و بعضی ها هم موضوعات مشابه.
و گرنه «ظاهر» کشور ما واقعا با کشورهای دیگر خیلی هم فرق نمی کند.
خودشان هم بخوبی می دانند که همه جای دنیا بهشت نیست و شاید اگر محسنات و معایب کشورهای مختلف را کنار هم لیست کنند، در نهایت هیچ جا را بهتر، آرام تر، باصفاتر، پرنعمت تر، امن تر و پر افتخارتر از ایران پیدا نمی کنند!
اما آن فرق اساسی که حس می کنند نمیگذارد «نفس بکشند» چیست؟
به راستی کدام منتقد در کدام کشور، نسبت به تصمیمات به اصطلاح یک شبه یا مسائل اقتصادی و ... با اصطلاح «نفس نکشیدن» ، «کابوس» ، «غول» و انواع عبارات وحشتزده از بازگشت سخن می گوید؟
و وقتی در همان حجاب هم دقیق می شوی می بینی دعوا اصلا بر سر حجاب هم نیست! چرا که خیلی ها همین الآنش هم چیزی تحت عنوان حجاب ندارند، در سخن و ... از به اصطلاح حزب اللهی هایش هم آزادترند .
دعوا فقط بر سر خداست.
من بارها و بارها با چنین افرادی ساعتها بحث کرده ام.دوستانه یا پرشور. همه ی بحثها به نوع نگاه به جهان، انسان و خدا ختم شد.
و البته اغلب، افراد در اینجا، از بحث کناره گرفتند با بهانه های مختلف که از «دیر شد» گرفته تا «ما اصلا چرا باید درمورد این چیزها بحث کنیم» تا اینکه «بله بهر حال هرکس نظری دارد!» !
و حتی بعضی ، چند لحظه به فکر فرو رفته و خود با لبخند گفته اند که «من ... بله من یک مقدار فعلا توی این بحث مسئله دارم. » و بیان داشته که مایل نیست بیشتر از این وقت مرا بگیرد و معترف است که:

 باید ابتدا این مسئله را برای خودش «حل کند.»

اما اغلب فراموش می کنند که :

باید «ابتدا» این مسئله را برای خودش حل کند!

و فردا روز از نو، روزی از نو!...
تا وقتی که خط کش ها کج هستند و ما با معیار آنچه «نفسمان می طلبد» همه چیز را بسنجیم، در واقع در قلب لبنان یا در ناف آمریکا هم اگر زندگی کنیم، همواره حس «زیر ظلم بودن» دست از سرمان برنخواهد داشت و همیشه وحشتی هست که خوابش را ببینیم و از خواب بپریم، و همیشه غولی خواهد بود که پایش را روی گلوهایمان بگذارد.
نگاه بسته است.
چه وقتی که می ترسیم تا هشت سال تکرار نشود و چه وقتی که دائما 96 ، 96 می کنیم و انتظار آمدن کسی را می کشیم که بارها وقتی از او در مورد 96 سوال می کنیم تمام سعیش را می کند که توجهمان را به «اصل» جلب کند.
نگاه بسته است...و گرنه این حرفها در برابر چنین اولویت فراموش شده ای، دست چندم هم نیستند.

اینها هم درد می کشند... دقیقا مثل ما... کاش می فهمیدیم «فطرت» همه مان یک چیز را میخواهد. اما در یک فضای پر از سوء تفاهم زندگی می کنیم که اینطور روبروی هم درمیآییم و تنها «تصور» می کنیم تا این حد با هم اختلاف عقیده داریم!
در فضایی پر از سوء تفاهمات حل نشده که شاید همگی آنها هم تنها به «یک سوال» در قلبمان برگردد که بی پاسخ گذاشته ایم تا همچنان سوال تولید کند! عین قسمت الف یک سوال امتحانی که تا حل نشود، ب و ج و د و... هم حل نمی شود!
هر کدام از ما فقط یک قسمت الف داریم که ان را واقعا بلد نیستیم. حلش کنیم، خیلی چیزها حل می شود.
این همان اصلی ترین سوء تفاهم ماست.
سوء تفاهمی نه در مورد رهبری، ولایت فقیه ، احمدی نژاد ، روحانی یا موضوع یا کس دیگر...
سوء تفاهمی درباره ی خدا.



پ ن : این مطلب را قبلاً، پای مطلب لینک شده در تصویر، کامنت کرده بودم که اکنون اینجا منتشر کردم.


تحلیلگرهای فوق قوی!

پنجشنبه 13 خرداد 1395
09:11
بهاری (تنها.دعاگو)
حتما این پیام رو دیدین که بعضی دوستان! نوشتن: 
«آنالیز سخنان احمدی نژاد در زنجان نشان میدهد که او از کلمه ی عدالت ، فقر ، تبعیض و ظلم بیشترین استفاده را کرده است. پیشتر هم اعلام شد که احمدی نژاد بنا دارد دوگانه ی دلاور/دلواپس را به دوقطبی عدالت/ اشرافی گری تبدیل کند. او میخواهد صحنه ی انتخاباتی سال 84 را بازآرایی کند. آیا حسن روحای می تواند پاتکی برای این تک داشته باشد؟»

خب برای آن دسته از عزیزانی که خود یا امثالشان همیشه حرفهای احمدی نژاد را سانسور و تحرف میکردند،اما این بار دیدند حتی یک جمله را هم نمیتوانند پیدا کنند که تحریف کنند؛ یا  زباله ای که خود را با آن برابر بدانند! یا خس و خاشاکی که آن را به خود بگیرند! اعلام تأسف میکنیم :)
 و پیشنهاد میکنم دوستان بهاری با خیال راحت بنشینید و با تخمه و هندوانه تماشا کنید که اینان در پاسخ به فطرتهای آزاده ای که احتمالا ممکن هست با خودشان فکر کنند که : «حالا احمدی نژاد رفته زنجان، «چی» گفته؟!» چه دست و پایی میزنند تا هم جمله ای را نقل قول نکرده باشند و هم حرفی در دهان او گذاشته باشند! 
همانها که خود و یا امثالشان خبر میزدند که «احمدی نژاد فلان سوال خبرنگار را بی پاسخ گذاشت!» و یا با صرافتی ترحم انگیز در راستای همان تلاش مذبوحانه مینوشتند: « احمدی نژاد که چهره ای در هم داشت، در برابر فلان موضوع سکوت کرد!» در واقع از سکوت یا چهره ی دکتر هم موضع بیرون می آوردند!! 
 
حالا ، زنجان، نیمه شعبان ، و دوم خرداد ؛ که نه سکوتی بود و نه امکان چهره پردازی! و نه امکان تحریف جملات! پس طی یک حرکت انقلابی! به «« آنالیز کلمات! »» رو آورده اند! انگار نه انگار که سخنران 2 خرداد 95 زنجان یک انسان، ایرانی، و یک استاد دانشگاه است و نزدیک 1 ساعت سخنرانی کرده است!! خب یک عقل بیدار، و وجدان آزاده، و در یک کلام آدم حسابی! بهتر نیست بنشیند «خود سخنان» او را که به زبان فارسی هم هست! بخواند تا بفهمد او منظورش چیست؟! آنالیز کلمات؟!! خخخ... 
بسیار خب ما هم برآن شدیم یک پرده ی دیگر از این «آنالیزور»های دقیق! را برداریم و دعوت کنیم که تماشا کنید که براستی بیشترین کلماتی که احمدی نژاد استفاده و تَکرار کرده است :) کدام کلمات هستند؟!

بفرمایید:


انسان - بشر: 126 بار
امام: 90 بار
خداوند - خدا - الله - الهی: 68 بار
مردم - ملت: 52 بار
جهان - دنیا - عالَم: 49 بار
آزاد - آزادی: 39 بار
کمال - کامل: 34 بار
استکبار-  مستکبر:28 بار
عدالت: 26 بار
علم - عالِم: 25 بار
اراده:23 بار
عزت - عزیز(بجز تعارفات): 21 بار
اندیشه - فکر - تفکر: 21 بار
شیطان: 20 بار
مهر - مهربانی - مهرورزی: 16 بار
فقر: 14 بار
صلح - دوست: 13 بار
ارزش: 12 بار
طلب - مطالبه: 12 بار
امنیت - آرامش: 11 بار
ایران: 10 بار
کرامت: 10 بار
رفاه - آسایش: 10 بار
سلطه: 10 بار
ظلم - ظالم: 10 بار
زیبایی: 9 بار
عشق: 8 بار
محبت: 8 بار
عطوفت - لطف: 8 بار
تحمیل: 8 بار
آرزو: 7 بار
تبعیض: 7 بار
تحقیر: 7 بار
طاغوت : 7 بار
سعادت: 5 بار
معرفت - شناخت: 5 بار
بی عدالتی: 5 بار
انتخاب: 4 بار
جهل: 4 بار
عقل: 3 بار
انقلاب: 3 بار
نور: 2 بار
مشکلات: 2 بار
قیام: 1 بار
دولت: 1 بار
ذلت: 1 بار
اقتصادی: 1 بار
انتخابات: 0 بار
رأی - آراء: 0 بار
اصلاح طلب: 0 بار
اصول گرا: 0 بار


در انتها، یاد آوری میکنم که این دوستانمان همانهایی هستند که:
 به 4 میلیون رای جلیلی (و البته که نه احمدی نژاد) میگویند 4 درصد!
به اختلاف چند صدهزارتایی آراء میگویند پیروزی با پیام معنی دار!
 به 24 و نیم میلیون رأی و اضافه شدن حدود 800 هزار رأی به احمدی نژاد در بازشماری بخشی از آراء میگویند تقلب احمدی نژاد!
حساب تعداد صفرهایی که جلوی مبالغ دزدی دولت قبل! گذاشته اند از دستشان در میرود در حدی که از بودجه ی دولت آمریکا هم فراتر میرود!!
 منطق نظریه پرداز تئوری «فرزند آذربایجان و داماد لرستان» را روشنفکرترین خود میدانند!
6 کشور را بیشتر از 120 کشور و آنرا تمام دنیا میدانند!
معتقدند «بیشتر» نامزدهایشان رد صلاحیت شده اند اما همزمان، «بیشتر» کرسی های مجلس را هم دارند!
نهایت فهمشان از تکنولوژی کشور قرمه سبزی و آبگوشت است!
مساحت و محیط و حجم! مصلی ها و مسجدها و محلهای سخنرانی دکتر احمدینژاد را با در حد انتگرال! محاسبه میکنند تا یک تحلیل سیاسی داشته باشند!
در روزنامه ی رسمی خود در تیترهای صفحه اول متخاصم را متخاسم مینویسند
و در پایان به ما میگویند : بی سواد! :)))

خدایا... حیف کشورمون داره ضرر میده وگرنه میگفتیم این شادی ها رو از ما نگیر! ^_^



به نام خداوند رنگین کمان

دوشنبه 10 خرداد 1395
09:16
بهاری (تنها.دعاگو)

بابا نکنین اینکارو!خب"بنام خداوند رنگین کمان.."چه اشکالی داره؟!
نه واقعا مشکلش چیه؟!
حالا درسته که فکرشده نیست وبهتر بود یه شعر دیگه میخوندن ولی دیگه مسخره کردنش بی انصافیه واقعا!
من نه این خانم نماینده رو میشناسم نه مراسم رو دیدم. ولی پیامهای مربوطه ش (بنام خداوند رنگین کمان...) همینجوری تو گروههای بچه های احمدینژادی پخشه!
بابا ما اگر مسئله ای و مشکلی با مکتب ، جریان و گفتمانی داریم، به اندازه کافی استدلال برای این تفاوت عقاید و اندیشه ها هست؛
دیگه راهش تمسخر نیست! در جبهه ی حق، تمسخر رو هم برای مواردی اگر بکار ببرند،برای حرف ناحق بکار میبرند، نه رفتار و گفتار مباح یا حق!
حتی وقتی با باراک اوبامای جنایتکار هم دشمنی داریم، حق نداریم طرز قلم بدست گرفتنش رو، یا مثلا تکیه کلام خاص موسوی رو، و... تمسخر کنیم!!
بیاییم درست و بحق رفتار کنیم.

-------------------
بعد نوشت:
البته بهره برداری سیاسی (اونم از نوع کثیفش) توسط برخیها! ، از این شعر ، تحت عنوان : «به نام خداوند رنگین کمان/بجای مرگ بر این و مرگ بر آن!» یه کاری میکنه آدم پیش خودش بگه آخه واسه بعضی، انصاف هم زیادیه انگار! آخه چقدر پست باید باشه آدمی که «مرگ بر آمریکا» یا «مرگ بر اسرائیل» که در واقع «مرگ بر جنایتهای آمریکا و اسرائیل هست» رو یک شعار تفرقه گرایانه معرفی کنه! و چقدر باید ساده باشه کسی که فریب اینو بخوره!! و گرنه بجز استکبار،و هرجایی که بی عدالتی و ظلم و جنایتی شده، دیگه «این» و «آن»ی برای «مرگ» گفتن نداریم! اینها الآن حامی چی هستن دقیقاً؟! جنایت؟!
اگر دو نفر - نه اصلا هزار نفر!- از این شعارها سوء استفاده هم کرده باشن، (که از نظر ما فوق العاده کریه المنظرن!) ، «اصل شعار» رو باید نفی کرد یا اون «سوء استفاده» رو؟
خدایا... از دست اینها به تو پناه میبریم که اگر از همون «این و آن» برای مملکتمون مضرتر نباشن، حداقل به همون اندازه ، ضرر زدن و میزنن به فرق سر انسانیت!


حقیقت و برچسب ها

دوشنبه 3 خرداد 1395
20:09
بهاری (تنها.دعاگو)

اون چیزی که پدیده ی عجیبیه، پدیده ی نفرت بار برچسب زدن به مردمی هست که در هر صحنه ای به هر دلیلی حضور دارند که برخی بهرحال انتظارش را ندارند!

علم الهدی بعد از حضور مردم در سفرهای قبلی احمدینژاد (اگر اشتباه نکنم همدان) : توده! توده ی ناس که باید از آن بر حذر بود! به گواه آیه ی غدیر!

یامین پور بعد از حضور مردم در زنجان برای احمدینژاد: سیاست پیچیده!... مردم عادی غیر حزب اللهی!

یکسری حزب اللهی! و روشنفکر! دیگه بعد از حضور مردم در جاهای مختلف برای احمدیژاد: یارانه بگیران نمک گیر احمدی نژاد! - سیب زمینی بگیر - سهام عدالت بگیر - احمق! - فریب خورده!

همانها در زمان سفرهای استانی رئیس جمهور وقت احمدی نژاد : بچه مدرسه ای - کیک و ساندیس خور - با اتوبوس اومده!

یکسری حزب اللهی! ها بعد از رای نیاوردن در تهران (در واقع دیدن ازدیاد رای مخالف و کاهش رای خودشان): مردم بی ایمان تهران!

باز یکسری حزب اللهی! ها بعد از دیدن سیل جمعیت تشییع کننده ی مرتضی پاشایی: مردمی که ارزش ها برایشان عوض شده!

یکسری روشنفکرها! بعد از دیدن سیل جمعیت تشییع کننده ی مرتضی پاشایی: روشنفکری و آزادی خواهی مردم سبز ایران!!
و همینطور دلیل بافی های بدون پایه های تحلیلی و تحقیقی علمی و درست، از جامعه شناسی ایران در مورد مواردی همچون:

سرانه ی مطالعه ی پایین
استقبال پایین از تلوزیون
رکوردار بودن در شبکه های اجتماعی
شرکت در راهپیمایی 22 بهمن
حضور بالا در انتخابات 88
کاهش حضور -نسبت به 88- در انتخابات 92
تحلیل رأی های مردم به بنی صدر ، و آقایان خامنه ای ، هاشمی ، خاتمی ، هاشمی و احمدی نژاد ، احمدی نژاد ، روحانی
استقبال از وام خودرو بعد از کمپین تحریم آن
آمار بالای آتش سوزیهای جنگلها بخاطر عدم مراعات مردم
آمار بالای طلاق
آمار بالای عملهای زیبایی
افزایش مدرک گرایی کاذب
بالا رفتن سن ازدواج

و هزاران مورد «کاهش چشمگیر» و «افزایش چشمگیر» که درباره ی آنها ساعتها حرف میزنند و برنامه میسازند و در غالب این موارد از هر سو و جهتی که باشند «مردم» را خطاب قرار داده، برچسب زده و دستور برای کاری صادر میکنند!

در صورتی که اگر تحقیق درست  «آماری» یک پدیده که بتوان به آن «معنی دار» یا «بی معنی» گفت و بعد از آن هم تحلیل کامل و درست برپایه ی جمع آوری اطلاعات درست ( از طریق بررسی های میدانی و حضورهای طولانی مدت، در  میان انواع اقشار مردم در اقصی نقاط کشور) و تحلیل جامعه شناسی، روانشناسی، با در نظر گرفتن اعتقادات دینی (که معمولا علم روانشناسی در کشور ما که مبنای منابعش از غرب هست در این زمینه کاملا لنگ و ضعیف هست چون  در کنار مسائل، خود دین رو هم تحلیل میکنه،نه مسائل در سایه ی دین!) انجام شده بود، بسیاری از مسائل قابل حل و فصل بود و مردم ایران اینقدر درگیر و قربانی تحلیلهای آبکی افراطانه و تفریطانه ، و همزمان متهم به افراط و تفریط نمیشدند!

یاد بخشی از صحبتهای رهبری در سال 91-92 -اواخر دولت احمدی نژاد- می افتم که گفتن: «بعضی خودشان خسته شده اند، میگویند :"مردم خسته اند!"» که حاکی از آن بود که عده ای دائما میگویند : «مردم خسته اند!»

اما گویی با گذشت اندک زمانی از اون صحبتها، بعد از اعلام نتیجه ی انتخابات 92 ، نظر همان عده! ، عوض شده بود! تا حدی که جناب روحانی هم گفتن :«در جامعه ما همه احساس آرامش کنند. یکی از نکات مثبتی که حس میکنم بوده است، این است که یک آرامشی بوجود آمده. نه فقط در سکه و دلار و مسکن. اصلا در جامعه و دانشگاه و بازار و مدارس و ورزش احساس آرامش است!»

چه کسی و کِی بالاخره «حقیقت» مردم ایران را خواهد خواست؟ تا آن را بشناسد یا بشناساند؟



حجاب اجباری!

یکشنبه 26 اردیبهشت 1395
20:50
بهاری (تنها.دعاگو)
چند وقت پیش مدتی بود که صبح ها میزدم شبکه پویا که به یاد بچگی ها کمی کارتون نگاه کنم. اما یک روز در کمال تعجب، یک چنین انیمیشنی رو دیدم:

http://entezarebahar.samenblog.com/uploads/e/entezarebahar/374878.jpg

ادامه :

برچسب‌ها:

تلاش مقدس

شنبه 25 اردیبهشت 1395
01:31
بهاری (تنها.دعاگو)
سلام
خیلی وقته اینجا دچار فراز و نشیبهایی شده، اما سر جاش مونده. و خیلی وقت هم هست که بروز نشده. ولی مطالبی هست که تصمیم گرفتم بیشتر بنویسمشون. حالا که تو زندگیم دیگه مجال برای گفتن زیاد نیست، شاید نوشتن بهتر باشه...شاید به درد 4 نفر خورد...
حداقلش این هست که میدونی تلاش مقدسی میکنی که نتیجه اش و سودش ، مسئولیتش با خداست...
یا حق
زنده باد بهار
زنده باد آزادگی


برچسب‌ها: ,,,

هر ایراد گرفتنی امر به معروف و نهی از منکر نیست!

دوشنبه 12 بهمن 1394
06:35
بهاری (تنها.دعاگو)
امر به معروف و نهی از منکر در مورد تمام معروفها و منکرها واجب هست. که تنها یکی از اونها مقوله ی حجابه. اما خب متاسفانه (یا خوشبختانه؟!) بیشتر با نام حجاب شناخته شده. پس حداقل بدانیم که چه نوع عملی مصداق درست امر به معروف و نهی از منکر هست.

امر به معروف و نهی از منکر شرایطی داره.
از اولین شرایط امر به معروف و نهی از منکر اینه که :

1- احتمال آسیب دیدن خودتان وجود نداشته باشد.(بعضی ها با «قیام امام حسین ع بخاطر امر به معروف و نهی از منکر» تا پای اینکه طرف خفه شون کنه هم توجیه میکنن! این توجیه صحیح نیست. امام حسین ع برای امر به معروف و نهی از منکر هزار تا کار کرد، وقتی مجبور به قیام شد هم قیام کرد.ضمنا حمله کننده هم نبود! پس شمشیر نکشید! جایی که شمشیرها هم از غلاف بیرون اومده حماقت نکنید!با این کار، اسم قیام امام حسین ع رو هم -عیاذ بالله- حماقت نذارید!)

2- احتمال بدهید که حرفتان اثر میکند(در غیر این صورت نباید انجام شود)

3- ابتدا "دعوت به کار نیک" صورت گیرد (و این معنیش این نیست که به یک نفر که وضع ظاهری معلوم الحالی داره یکراست بگی:"میشه حجابت رو رعایت کنی؟!!!! خوب معلومه که اون عین فیلم هندی یدفعه متحول نمیشه بگه:"آه... من در اشتباه بودم!! چشم!"!!!!  آخه این چه جور امر به معروفیه؟!)

و شرایط دیگه:

1- فرد شنونده، در احوال خوبی باشد.

2-اطرافیان او، مزاحم این کار نباشند.

3- فرد، نسبت به شما دید خوبی داشته باشد(حداقل خنثی! وقتی یکجایی حس میکنید که -حتی همینطوری بی دلیل!- کسی حس خوبی یا نگاه خوبی به شما ندارد،و شما هم برای تغییر این نگاه برنامه ی خاصی ندارید، نباید اقدام کنید!)

4- فرصت کافی برای این کار داشته باشید ("معمولاً" گذرا کارساز نیست)

 5- با "قول احسن" سخن بگویید (صرف نرم گفتن نیست! خود جمله ای که بکار میره،وقتی  کنایه ای و گزنده باشه و ممکن باشه که فرد اون رو توهین قلمداد کنه، درست نیست. بعضی ها فکر میکنن باید با لحن مهربون به طرف بگن :«میییییشه بیزحمت..لطفا..حجابتو رعایت کنیییی؟»!!!)

6- سخن شما در فرد، احساس اینکه دارید در کارش دخالت میکنید را ایجاد نکند.

7- نسبت به افراد مختلف، با غلظتهای مختلفی از اصرار بر گناه (از کسی که به نظر می رسد فقط ناآگاه است تا کسی که از حجاب و محجبه کینه دارد) رفتار متفاوتی را انتخاب کنید. در مورد افرادی که کینه ای به نظر می آیند،اصراری به اینکه حتماً او این کار را انجام دهد، در سخن شما دیده نشود! بلکه بیشتر سعی بر آموزش داشته باشید.(البته مواردی که فرد کینه ای باشد اما همه ی شرایط جور باشد و احتمال اثر هم باشد، بسیار نادر است.)

8- نسبت به افراد، دلسوز باشید و حتما قلب خود را چک کنید که آنچه شما را به امر به معروف و نهی از منکر واداشته، حرص، نفرت ، کینه و... نباشد.
(بلکه عشق به او و علاقه ی «انسانی و الهی» باشد.برای شخصیت فرد ارزش قائل باشید و خود را از ملائک، و بالاتر از او نپندارید!)

9- فرد را مدتی زیر نظر بگیرید و به روحیات و خلقیات او توجه کنید.

10- برای اقدام به امر به معروف و نهی از منکر، شیوه های غیر مستقیم را در اولویت قرار داده و متناسب با روحیاتی که از فرد میبینید، روش خود را قبلا انتخاب کنید.(در صورتی که روش "مطمئنی" که مخصوص آن فرد بوده و احتمال اثر داشته باشد، نیافتید، هرگز با روش های دیگر، اقدام نکنید!)

11-مهم مهم مهم:  "فقط" وقتی همه ی شرایط فوق مساعد بود، اقدام کنید!

12-نکته ی دیگه ی حائز اهمیت اینه که ممکنه در روز موارد متعددی پیش بیاد که تا شما همه ی اون نکاتی که عرض شد رو چک کنید، فرصت از دست بره اصلا!! خب این معنیش این نیست که پیش خودتون بگین «عک که هی! از دستم در رفت!!» نه! فرصت لازم برای امر به معروف و نهی از منکر، شامل همون فرصت فکر کردن و سنجیدن شما هم میشه. پس اگر تا شرایط رو سنجیدید و دیدید مناسبه و فکر خوبی هم به ذهنتون رسید، اما تا خواستید انجام بدید،مثلا یهو طرف از اتوبوس پیاده شد، این یعنی از بین اون شرایط، باز هم فرصت کافی نبوده.
پس شما اگر در روز 10 مورد امر به معروف و نهی از منکری که سابقاً انجام میدادید رو با این روش از دست دادید و یا حتی در یک ماه، یک فرصت ایده آل هم برای این کار پیش نیومد، بیخودی عذاب وجدان (شیطان) به خودتون ندید! درستش همینه و شما درست عمل کردید و پیش خدا هم همه ی تلاش شما محاسبه میشه.

همانطور که می بینید، امر به معروف و نهی از منکر کار خیلی ظریفیه. منتها خیلی ها  معنیشو درست نمی دونن و اصلا واسه همینه که کار، کار نیروی انتظامی هم نیست. بلکه باید از دل مردم برای خود مردم باشه ...

نکته: اینکه گفته میشه بعضی از روشهای امر به معروف و نهی از منکر ممکنه بصورت «قهری» باشند، درمورد مواردی هست که «قهر شما میتونه بر فضا غلبه کنه» نه اینکه باعث نفرت زایی و منزوی شدن خودتون بشه!!
مثلا در یک مجلس ختم که همه ناراحت هستند، اگر یکی بخنده، همه بهش چپ چپ نگاه میکنن. اما شما تو یک پاساژ پر از افرادی که حجاب مناسبی ندارن، میخوای اونجا رو طی یک عمل اعتراضی ترک کنی؟!! که چی بشه؟ یا میخوای به چند نفر چپ چپ نگاه کنی عزیز من؟! خب نکن این کارو! به اسلام لطمه میزنی با این کار!!

امر به معروف و نهی از منکر اگر درست انجام نشه، بیشتر به اسلام لطمه میزنه.این حرف سلیقگی من نیست!

و اما یک کلام؛ همه ی این شرایط رو میشه راحت و بدون از بر کردن رعایت کرد فقط و فقط وقتی که یکی از اون شروط رو در خود داشته باشید و اون چیزی بجز «عشق» نیست...

آمر به معروف و ناهی از منکر، با کینه این کار رو نمیکنه...

قلبتون رو پر از احساس پاک کنید. از عزیزی شنیدم که میگفت: خداوند سالهای سال موسی ع رو در دامان خودش پرورش داد و قلبش رو پاک کرد و بعد، به همراهی برادرش پیش فرعون فرستاد و تازه گفت: «با او به نرمی سخن بگویید1»! خدا، برای فرعون ستمکاری که ادعای خدایی کرده بود، اینطور مایه میذاره!...

مگه میشه بدون عشق، کسی رو به راه عشق هدایت کرد؟

یا حق


(1) سوره طه آیه 44


استیکر فرزند ملت

شنبه 14 آذر 1394
03:18
بهاری (تنها.دعاگو)
سلام
استیکرهای  دکتر احمدی نژاد عزیز که خودم درست کردم:
https://telegram.me/addstickers/Ahmadi_love
در پناه حق باشند ان شاءالله :)


برای ذهن های آزاده

سه شنبه 10 آذر 1394
01:48
بهاری (تنها.دعاگو)
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
به عموم جوانان در کشورهای غربی‌
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه.
...


حرف دلم...

سه شنبه 5 آبان 1394
07:26
بهاری (تنها.دعاگو)
این کلیپ رو از خیلی وقت پیش (حدوداً پاییز یا زمستون 93) شروع کرده بودم به درست کردنش... ولی بدلیل مشغله ، نصفه رها شده بود... الآن دوباره رفتم سراغش و درستش کردم. بالاخره تصمیم گرفتم با اینکه کار سختیه و من هم نرم افزارهای محدودی دارم (نهایتا پاور پوینت و یکی دو تا مبدل و  avs و ..) ولی تا جایی که میتونم سعیم رو بکنم...

بازم هست...
ان شاءالله اونها هم که درست شدن، میذارم...

تقدیم به بهار انسانها (عج) ، مسیر نورانی اش، و یاران پاک و وفادارش...
و بطور خاص، تقدیم به دکتر احمدی نژاد عزیز
و همه ی بهاری های خوب و باصفا...

کم و کاستی ها رو به بزرگی خودتون ببخشید :)

التماس دعا
یا علی (ع)


یاران...

جمعه 1 آبان 1394
05:24
بهاری (تنها.دعاگو)
بسم الله الرحمن الرحیم
و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لمّا سمعوا الذکر و یقولون انّه لمجنون/ و ما هو الّا ذکرٌ للعالمین..




یعنی عاشقتونم...
خدا نگهتون داره...
سرفراز باشید بحق پشتی که برای خدا خم کردید...


خدایا بحق این روزها و شبها، تن سالم و قلب آرام و سعادت یاری امام زمان عج رو نصیب هر دوی این عزیزان کن...
الهی آمین

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



سایه تان مستدام

جمعه 1 آبان 1394
05:18
بهاری (تنها.دعاگو)

متن کامل نامه ی مهم مقام معظم رهبری (سایه شان مستدام):


بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای روحانی

رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملی دامت توفیقاته

با سلام و تحیت،

اکنون که موافقتنامه‌ی موسوم به برجام پس از بررسی‌های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی؛ کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیون‌ها و نیز در شورای عالی امنیت ملی سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم می‌دانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصت‌های کافی برای رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه‌ی کشور در اختیار داشته باشید.

1 ـ پیش از هر چیز لازم می دانم از همه‌ی دست‌اندرکاران این فرآیند پرچالش، در همه‌ی دوره‌ها

از جمله: هئیت مذاکره کننده‌ی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصل تثبیت آن نقاط همه‌ی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضاء کمیسیون ویژه‌ی مجلس و نیز از اعضای عالی مقام شورای عالی امنیت ملی که با درج ملاحظات مهم خود برخی از نقاط خلاء را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ی اختلاف نظرها در مجموع، تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعه‌ی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسأله‌ئی که گمان می‌رود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایه‌ی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان می‌توان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینی‌های مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود ان‌شاءالله، زیرا وعده‌ی نصرت الهی در برابر نصرت دین او تخلف ناپذیر است.

2 ـ جنابعالی با سابقه‌ی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالت امریکا در قضیه‌ی هسته‌ئی و نه در هیچ مسأله‌ی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیس جمهور امریکا در دو نامه به این جانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریش از فتنه‌های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی ـ و حتی هسته‌ئی که می‌تواند به کیفر خواست مبسوطی علیه وی در دادگاه‌های بین‌المللی منتهی شود ـ پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالم و افکار عمومی بسیاری از ملت‌ها به وضوح تشخیص می‌دهند که عامل این خصومت تمام‌نشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حق اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیاده طلبی و دست‌اندازی به ملت‌های ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوری‌های قرون وسطائی و سرکوب ملت‌های مستقل، دفاع بی‌وقفه از ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلم‌های عمده‌ئی را تشکیل می‌دهند که دشمنی رژیم ایالات متحده امریکا را بر ضد جمهوری اسلامی، برای آنان اجتناب ناپذیرکرده است و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.

چگونگی رفتار و گفتار دولت امریکا در مسأله‌ی هسته‌ئی و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره‌ی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اولیه‌ی آنان که با نیت قبول مذاکره‌ی مستقیم از سوی ایران انجام می‌شد، با نقض عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلوماسی زورگویانه‌ی آنان در رابطه با دولت‌ها و مؤسسات اروپائی دخیل در مذاکرات، همه نشان دهنده‌ی آن است که ورود فریبکارانه‌ی آمریکا در مذاکرات هسته‌ئی، نه با نیت حل و فصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه‌ی خود درباره‌ی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیات خصمانه دولت آمریکا و ایستادگی‌هایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعددی از ورود زیان‌های سنگین جلوگیری کند.

با این حال محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود.

3ـ بندهای نه‌گانه قانون اخیر مجلس و ملاحظات ده‌گانه‌ی ذیل مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی، حاوی نکات مفید و مؤثر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است،‌ اعلام می‌گردد.

اولاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف‌های مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ی آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور امریکــا و اتحادیه‌ی اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها است. در اعلام اتحادیه‌ی اروپا و رئیس‌جمهور امریکا باید تصریح شود که این تحریم‌ها به‌کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به منزله‌ی نقض برجام است.

ثانیاً: در سراسر دوره‌ی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه‌ی مجلس اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعالیت‌های برجام را متوقف کند.

ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس پایان پرونده‌ی موضوعات حال و گذشته (pmd) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه‌ی اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.

خامساً: معامله‌ی اورانیوم غنی‌ شده‌ی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این‌ باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به‌ تدریج و در دفعات متعدد باشد.

سادساً: مطابق مصوبه‌ی مجلس،‌ طرح و تمهیدات لازم برای توسعه‌ی میان‌مدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هم‌اکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است،‌ تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.

سابعاً: سازمان انرژی اتمی، ‌تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به‌گونه‌ای ساماندهی کند که در پایان دوره‌ی 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنی‌سازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.

ثامناً: توجه شود که موارد ابهام سند برجام، ‌تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.

تاسعاً: وجود پیچیدگی‌ها و ابهام‌ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه امریکا، ایجاب می‌کند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است،‌ تشکیل شود. ترکیب و وظائف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود.

با توجه به آنچه ذکر شد، مصوبه‌ی جلسه 634 مورخ 19/5/94 شورای عالی امنیت ملی با رعایت موارد یاد شده تأیید می‌شود.

در خاتمه همان‌طور که در جلسات متعدد به آن جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریم‌ها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه‌ جانبـه‌ی اقتصاد مقـاومتی میسر نخـواهد شـد. امیـد است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبــال شود و بخصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمائید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریم‌ها، به واردات بی‌رویه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از امریکا جداً پرهیز شود.

توفیقات جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.

سیدعلی خامنه‌ای
29/مهرماه/94


طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
آهن آبدیده را زنگ عوض نمی کند / چهره ی انقلاب را جنگ عوض نمیکند / به خیل دشمنان بگو : به کوری دو چشمتان / مطیع امر رهبری، رنگ عوض نمی کند
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به مبشر بهاران است. || طراح قالب avazak.ir